گوشه ای از تبلیغات و بازاریابی دفتر اداری

دفتر اداری ما در سال 85 به طور کامل تکمیل شد و ما توانستیم نیروهای با انگیزه و خیلی خوبی را استخدام کنیم. نیروهای بازاریابی و فروش، حجم زیاد کاتالوگ ها را آماده کرده و به مشتریانمان ارسال می کردند. گاهی خودم هم به آنها در بسته بندی و آمده سازی این مرسولات تبلیغاتی کمک می کردم و آنها از این کار من انرژی می گرفتند و کارشان را بهتر انجام می دادند.
یک مدیر فقط نباید به دیگران دستور دهد، اگر مدیر خودش در کارها کمک کند کارمندان هم حس خوبی دریافت می کنند و حس می کنند مدیر مانند خودشان است و به آنها اهمیت می دهد. و مدیر هم از کارمنداش تجربه بدست می آورد و مشکلات آن کار را درک می کند. مثلا اگر کار بسته بندی کاتالوگ ها باعث کمردرد می شود یا نیاز به دقت زیادی دارد، مدیر متوجه خستگی کارمندان می شود و وظایفشان را سبک تر می کند. در نتیجه کارمندان احساس رضایت بیشتری پیدا می کنند و به شغل و درک مدیر از آنها دلگرم می شوند.
اگر در حین کار، مدیر تجربه خودش را به کارمندان آموزش دهد، برای آنها بسیار آموزنده خواهد بود. مثلا اگر کارمند نمی داند چطور باید برنامه ریزی داشته باشد، مدیر می تواند به جای این که فقط به او امر و نهی کند و اصل مشکل را نداند، به کارمندش در این کار کمک کند. با این کار، منابع انسانی پخته تر می شوند ومی توانند عملکرد بهتری داشته باشند. از طرفی هر وقت مشکلی در کار داشتند به شما مراجعه می کنند زیرا مطمئن هستند شما به آنها راه درستی را نشان می دهید و کمکشان می کنید.