گوشه ای از نحوه بازاریابی و ارتقا برندینگ برای جذب مشتریان جدید

یکی از مشکلاتی که با آن درگیر بودیم، ارتباط با حدود 7-8 هزار مشتری بود که برای مدرسه و یا دانشگاه خرید می کردند. برای مدرسه، مدیران مدرسه و برای دانشگاه، مسئول تدارکات، وظیفه خرید تجهیزات لازم را داشتند.
اما در هر حال ما نیاز داشتیم تا رضایت این مشتریان را جلب کنیم. در سال قبل با توجه به محصولات جدیدی که داشتیم، کاتالوگ سال را برای این افراد می فرستادیم، اما این کافی نبود.
زیرا که پس از مدتها همکاری، لازم بود برای آنها هدایایی هم بفرستیم. بنابراین ساعتهایی با مدل های مختلف و با نام شرکت، طراحی و برایشان ارسال می کردیم.
البته این مدل از فعالیت، با وجود شیرین بودن ارتباط با مشتری، برای ما سختی زیادی داشت و هزینه بر بود. نیروی انسانی ساعتها برای این کار وقت می گذاشت و از طرفی ارسال این تعداد هدیه، هزینه های پستی زیادی روی دست شرکت می گذاشت. گاهی هم این هدایا به دست فرد مورد نظر نمی رسید و هزینه ای مضاعف، برای ما در پی داشت.
یا مواقعی پیش می آمد که ساعتها در راه می شکست و شکسته به دست مشتری می رسید. و این برای برند ما و تصویری که در ذهن مشتری باقی می گذاشت، خوب نبود. در این شرایط، ساعت بدون شیشه تهیه کردیم و برای مشتریانمان می فرستادیم. کار بازاریابی B2C برای ما بسیار طاقت فرسا بود در حالی اگر نمایندگی داشتیم، تنها کافی بود برای نمایندگانمان هدیه ارسال کنیم. البته همانطور که قبلا هم اشاره کردیم، درآمدی که از فروش مستقیم به مشتری نهایی، داشتیم بسیار بیشتر بود.
سختی های بازاریابی در این سالها باعث شد تا امور نمایندگان را در سالهای بعدی ایجاد کنم و در نتیجه آن، بتوانیم بهتر در بازار نفوذ کنیم و انرژی کافی برای افزایش تولیداتمان داشته باشیم.
در سالهای قبل، خودمان در کارگاه، دفتر کوچکی داشتیم و کارهای بازاریابی را انجام می دادیم اما با بیشتر شدن مشتریان و رسمی تر شدن فعالیتمان به عنوان ابزار های کمک آموزشی شمس، دیگر زمانی برای کار بازاریابی نداشتیم و از طرفی می خواستیم این نوع از فعالیت را توسعه دهیم.
بنابراین با افزایش درآمدمان، کارمندان خانم و آقا در بخش فروش و بازاریابی جذب کردیم. این باعث شد تا بهتر بتوانیم برای ارسال هدیه برای مشتریان وقت بگذاریم.
کارمندان بخش فروش و بازاریابی ما، تمام مراحل دسته بندی مشتریان و ایجاد فایل آنها را انجام می دادند. تماس می گرفتند و هماهنگی های لازم را انجام می دادند، سپس برای ارسال هدایا، آنها را بسته بندی می کردند و به همراه کاتالوگ ها آنرا تحویل پست می دادند.
همه این فعالیتها با این که باعث وفاداری مشتری ما می شد اما در عین حال، وقت پرسنل ما را برای پیدا کردن بازار های دیگر و بازاریابی به مشتریان جدید می گرفت.
این که چه نوع کسب و کار و بازاریابی انتخاب می کنید، بستگی به شرایط خودتان دارد. اما به این نکته توجه کنید که چه نوع بازاریابی به شما کمک می کند بهترین عملکرد را داشته باشید. ما با تلاش و کوشش زیاد در ابتدای کارمان نیاز داشتیم تا کسب و کار از نوع B2C داشته باشیم اما بعدا به این نتیجه رسیدیم که این کار با توجه به ابعاد فعلی کسب و کارمان صرفه اقتصادی ندارد. شما هم ببینید در کجای موضوع و کدام مرحله از پیشرفت کارتان هستید. با مشورت گرفتن از همکارانتان که قبلا این راه را رفته اند و مدیران با تجربه سعی کنید به تصمیمی درست در این مورد برسید.
گاهی برای انجام کاری تلاش زیادی می کنید اما نتیجه مطلوبی نمی گیرید و این خاطر این است که راه اشتباهی انتخاب کرده اید. پس انرژی خود را صرف کارهای حساب شده و فکر شده کنید تا کسب و کارتان دچار آسیب نشود.
بسیاری از مواقع پیش می آمد که شیوه درست انجام کاری را نمی دانستیم و مجبور بودیم با آزمون و خطا راهمان را پیدا کنیم. این روش گاهی اثر بخش است و گاهی نه.
این که چه زمانی باید ریسک کنید و آزمون و خطا انجام دهید. و چه زمانی باید صبر داشته باشید و به دنبال افراد متخصص بگردید، بر عهده خود شماست. اما جواب این سوال می تواند پیروزی یا شکست شما را در این زمینه مشخص کند.